سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دستور رئیس جمهوری به وزیر کار برای ساماندهی قراردادهای کارگری، مراسم تشییع شهید غیرت در مشهد، اعلام خبر قرارگرفتن سوداگران زیر تیغ مالیات و پیام تند ایران درباره فعال شدن مکانیسم ماشه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
دیروز مراسم تشییع پیکر مطهر شهید «حمیدرضا الداغی» با حضور جمع کثیری از مردم مشهد به سمت حرم مطهر رضوی برگزار شد. مردم مشهد به منظور تشییع پیکر این شهید غیور، مسیر مهدیه مشهد تا حرم مطهر رضوی را طی کردند.
شرح غیرتمندی این شهید عزیز مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است، روزنامه اعتماد نوشته است:
حمیدرضا الداغی غیرتمند سبزواری برای دفاع از دختران جوان وارد میدان میشود و مزاحمان را عقب میراند اما دو جوان مزاحم قصد ندارند دست از سر دختران بردارند و هر دو با چاقو به حمیدرضا حمله میکنند. اصابت ۴ ضربه چاقو به پشت سر و دو چاقو به قلبش باز هم مانعی برای دفاع از دختران نمیشود؛ او تک و تنها در میدان برای دفاع از ناموس کشورش ایستاده و تا آخرین لحظه مبارزه میکند؛ اصابت چاقو مانعی برای خالی کردن میدان نمیشود. دو جوان چاقو به دست که ایستادگی و مقاومت او را میبینند درنهایت فرار میکنند. اصابت چاقو به قلب جوان سبزواری و خونریزی توان او را کم کرده و نای ایستادن را از او گرفته است؛ با رسیدن حمیدرضا به بیمارستان، به کما میرود و ساعتی بعد خبر شهادتش از طریق دادگستری سبزوار اعلام میشود.
روزنامه رسالت در گزارشی با عنوان قصه سربهداری و غیرت سبزواری مینویسد:
ما در دورانی زندگی میکنیم که در آن با مفاهیم و ارزشها، به انحای مختلف مبارزه میشود. یکی از این ارزشها غیرت است که به طور خلاصه، به معنای دفاع از زن در برابر مزاحمت مردان و مراقبت از اوست. غیرت تنها در مورد زن نیست. انسان ذاتا بر هر پدیده یا مفهوم ارزشمندی غیرت دارد. انسان روی خودش غیرت دارد، نمیتواند بپذیرد کسی به او اهانت میکند یا حق او را میخورد. انسان روی مالش غیرت دارد. آدمها بر باورها و اعتقاداتشان غیرت دارند. دین و مقدسات، وطن، خانواده و بسیاری از مفاهیم دیگری که آدمی بر آنها تعلق خاطر دارد نیز میتوانند سوژه غیرت باشند. با این تعریف میبینیم که غیرت مسئله بسیار بدیهی، فطری و همهشمولی است. اما پای زن که به میان میآید، این غیرت به عنوان مانعی بر سر راه امیال وبیقیدی شناخته شده و به عنوان یک انگاره سنتی و جاهلانه و عوامانه، تحقیر میشود.
در ادامه این گزارش آمده است:
این غیرت به عنوان مانعی بر سر راه امیال وبیقیدی شناخته شده و به عنوان یک انگاره سنتی و جاهلانه و عوامانه، تحقیر میشود. هرچند پارهای از رفتارهای غلط و سنتهای بیاساس نیز وجود دارد که چهره این حس دینی و فطری را خراب میکند. غیرت که در حقیقت معنای حفاظت میدهد، توسط برخی به اشتباه فهم میشود و به ابزاری برای برتریجویی، ظلم و محدودیت بدل میگردد. تا جایی که حتی فرد ظالمی، زنی از اهل خود را به بهانه بیعفتی میکشد و نام جنایت خود را غیرت میگذارد.
حقهبازیهای ناتمام یک حقوقدان
یکی از مدرسان حقوق دانشگاه تهران با کنار هم گذاشتن چند عبارت و توضیح حقوقی، شهادت حمیدرضا الداغی در سبزوار را منکر شده و این شهید عالیمقام را «نفله» خطاب کردهاست.
روزنامه جوان در یادداشنی درباره ادامه همکاری این استاد دانشگاه با پروژه اشوب نوشته است:
فروکاستن شهادت الداغی به مقوله دفاع مشروع، یک فریب آشکار است. آنچه در قانون در زمینه این همانی، رعایت سلسله مراتب، یکسانی شرایط و سایر موارد دفاع مشروع بیان شده، اساساً ناظر به جنایت وارده بر اثر دفاع است. به بیان دیگر، در قضیه سبزوار، شهید الداغی در مقام دفاع از خود به شهادت نرسیدهاست که نوبت به طرح موضوع مشروع بودن یا نبودن دفاع وی برسد؛ الداغی با مشاهده تعرض به دختران، در مقام حمله به قاتل برآمده و به شهادت رسیدهاست. در این قضیه اگر هم قرار به طرح موضوع دفاع مشروع باشد، فرضاً این قاتل الداغی است که میتواند به این موضوع استناد کند، نه شهید الداغی. البته واضح است که قاتل هم نمیتواند برای فرار از مجازات به دفاع مشروع متوسل شود، این موضوع در ادامه بهتر مشخص میشود؛ بنابراین تحلیل شهادت الداغی با کلیدواژه دفاع مشروع، یک مغالطه آشکار و نیرنگ حقوقی است.
روزنامه فرهیختگان با اشاره به این موضوع که حمیدرضا الداغی نمادی از سنجش غیرتمندی جامعه ایران نسبت به زنان و دشمنان آزادی آنهاست مینویسد:
شامگاه دهم اردیبهشتماه ۱۴۰۲، حمیدرضا الداغی که یک جوان خوشتیپ و تحصیلکرده سبزواری بود، دید که چند نفر از اراذل بیسر و پا مزاحم دخترانی جوان شدهاند و وقتی برای رهاندن آن خانمها جلو رفت، از پشت چاقو خورد و شهید شد. چند ساعت بعد محسن برهانی، یک وکیل دادگستری که مطلقا نه بهدلیل هیچ پرونده یا اقدام موفق و ناموفق دیگر در حوزه حقوقی، بلکه بهعنوان فعال فضای مجازی معروف شده است، چنین جملاتی را توییت کرد. میدانیم که این قضیه فقط در خودش منحصر نیست و تعریف و تفسیر آن و موضعگیریها دربارهاش به قطببندیهای جامعه در چند ماه اخیر برمیگردد. روکمکنی شدیدی در جامعه به راه افتاده که حتی اگر تا ابد ادامه پیدا کند، هیچ برندهای نخواهد داشت!
شوخی اروپاییها با ماشه
در حالی بیشتر تحلیلگران از سیاست دولت بایدن ناظر بر «نه توافق، نه بحران» میگویند که در فضای رسانهای نشانهها یا لفاظیهایی از احتمال فعالشدن دوباره اسنپبک یا مکانیسم ماشه برای بازگرداندن مجدد قطعنامههای شورای امنیت دیده میشود. علی واعظ مشاور نایاکی وزارتخارجه آمریکا، شنبه هفته جاری در توییتی این موضوع را مطرح کرد.
روزنامه آرمان امروز نوشته است:
روند مذاکرات به گونه ای است که همواره طرف های گفت وگو از مسیرهای مختلف به دنبال این هستند تا یکدیگر را تحت فشار قرار دهند و امتیازگیری کنند. گاهی برخی طرف ها با مصاحبه و توئیت و تهدید اقدام به جوســازی مــی کنند و گاهی نیز در عرصه میدانی تحرکاتی انجام می دهند تا طرف مقابل را زیر فشار قرار دهند. به نظر می رســد که حرف هایی کــه امروز نیز در خصوص مکانیزم ماشــه زده می شود، ریشه در همین مســاله دارد و برخی طرف ها می خواهند با این اخبار منفی، روند مذاکــرات را از انجماد خارج کنند و برای مثال ایران را به واکنش وادار کنند.
شرق نیز درباره فعال شدن مکانیسم ماشه مینویسد:
در حالی بیشتر تحلیلگران از سیاست دولت بایدن ناظر بر «نه توافق، نه بحران» میگویند که در فضای رسانهای نشانهها یا لفاظیهایی از احتمال فعالشدن دوباره اسنپبک یا مکانیسم ماشه برای بازگرداندن مجدد قطعنامههای شورای امنیت دیده میشود. ادعای علی واعظ از دو جنبه شایان تحلیل است؛ یا به واقع برگزاری این جلسه بین سه کشور اروپایی عضو برجام با دیگر اعضای شورای امنیت میتواند آغازی بر روند فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت باشد یا باید آن را یک لفاظی دیپلماتیک صرف و بازی روانی علیه تهران دانست که با توجه به شرایط موجود، برخی شق اول تحلیل را محتملتر میدانند.